جناب آقای رحمانی فضلی وزیرمحترم کشور
همانطوری که استحضار دارید سازمان ثبت احوال زیر مجموعه وزارت کشور بوده و همیشه در همه مسایل انتخاباتی و ارائه آمارهای حیاتی و... به عنوان یک سازمان حاکمیتی و پیشرو نقش و وظیفه خود را به خوبی ایفا نموده است و درحرکت کشور به طرف دولت الکترونیک با طرح ایده کارت شناسایی ملی و اجرای آن ، تشکیل پایگاه جامع اطلاعات جمعیتی وحرکت متوازن و متناسب طبق برنامه پنجم توسعه، نقش قابل تحسینی در توسعه مکانیزه کشور داشته، به طوریکه الان اطلاعات ارزشمندی را به سایر مراجع قانونی عرضه می کند که توانمندی دستگاههای مسئول درعرصه های آماری و اقتصادی و حتی امنیتی را چند برابر کرده است. ولی متاسفانه این سازمان از حیث امکانات سخت افزاری و اعتبارات و حقوق و مزایا، نه تنها جزو عقب مانده ترین در بین سایر سازمانها ، حتی درمقایسه با سایر زیرمجموعه وزارت کشور می باشد و همیشه به عنوان فرزند ناتنی آن وزارت بوده به طوری که در افزایش حقوق و مزایا در سالهای گذشته برای پرسنل وزارت کشور (موضوع 20درصد) مشمول این سازمان نشده است. این در حالی است که رییس محترم سازمان از این افزایش برخوردار ولی زیر مجموعه اش محروم شده است! متاسفانه پیگیری های ما ازسال 90 نتیجه نداده است و با وجود پیگیری مداوم توسط کارکنان ثبت احوال و پیگیری های مکرر ما از نمایندگان مجلس گرفته، تا وزارت کشور و ریاست محترم جمهوری و... نتیجه نداده و پاسخی قانع کننده دریافت نشده است. ظاهراً فقط دادگاه لاهه مانده که آنجا طرح شکایت کنیم!
مستحضرید که بعضی از سازمانهایی که زمانی حقوق و مزایا یشان درحد ما و یا کمتر از سازمان ما بود، الان با پیگیری و فشار مدیران شان و اخذ مجوز درسنوات قبل، سه برابرکارمندان ثبت احوال حقوق می گیرند.غیرازبسته های حمایتی دیگرکه ذکرش دراین مقال نمی گنجد، حتی با وجود قانون مدیریت خدمات کشوری ضمن نفوذدر مراکز بالا و پیگیری و رایزنی های ممتد و با اخذ مجوز های خاص موفق می شوند حقوق کارکنان خود را تا چندین برابر افزایش دهندکه شاهد زنده آن سازمانهایی مثل ثبت اسناد، نظام پزشکی، بیمه خدمات درمانی و تا حدودی آموزش وپرورش و... که مقایسه احکام ثبت احوال با آنهادر سالهای گذشته و مقایسه آن با زمان حال بیانگرصحت این واقعیت تلخ واین تبعیض در بین خانواده دولت می باشد.جدای از شرکتهای دولتی که حقوق چند میلیونی ازطریق ارائه خدمات به مردم اخذ نموده وبه کارکنان اختصاص می دهند!!
بااین حال مسئولین سازمان ما گویا نه به خواب زمستانی، بلکه به خواب ابدی فرو رفته اند و حرکتی دراین راستا به خود راه نمی دهند. در حالی که هزینه یک خانوار4 نفره در کلان شهرها بیش از3 میلیون تومان می باشد ، امثال ما با24 سال خدمت درثبت احوال با مدرک لیسانس در کلان شهری مانند تبریز کمتر ازیک ونیم میلیون دریافتی داریم. لازم نیست برای اثبات این مدعا به جای دور برویم کافی است لیست حقوق ماهانه همه سازمانها و نهاد هارا که در وزارت امور اقتصادی و دارایی بطور منظم وشفاف وجوددارد نظری بیندازید.آن وقت صحت ادعای امثال ما اثبات می گردد.قصد ما زیاده خواهی ویا ادعای واهی نیست و به مسایل و مشکلات دولت محترم و محدودیت های موجود در بودجه وکاهش قیمت نفت و... واقفیم. آنچه ما را عذاب می دهد وجود تبعیض در بین کارکنان دولت در پرداختها می باشدکه به رغم اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری و با وجود خدمات یکسان و اینکه همه کارکنان یک دولتند، این فاصله نه تنها کم نشده بلکه درحال افزایش هم است و دراین آشفته بازار،سازمان های ضعیفی مانند ما آسیب می بیند.معتقدیم اگر بودجه نیست برای همه نباشد و اگر قراراست در زیریک سقف تحمل ناملایمات بکنیم،چرا همه نه ! زمان کار و تلاش و انتخابات همه از اهمیت ونقش والای این سازمان دراجرای بهینه امور صحبت می نمایند ولی درزمان قدردانی ازاین همه تلاشها صندلی آخر نصیبمان می گردد. آنچه که قابل هضم و فهم نیست ادامه این تبعیضات ناروا درون خانواده دولت وبخصوص وزارت کشور می باشد.ما واقعاٌ درزیر این فشارها وتبعیضات بریده ایم وکسی هم پاسخگو نیست.جایی غیر از رسانه نداریم تا مطالبات خود را پیگیری کنیم .امیدواریم جنابعالی به عنوان مسئول و مقام ارشد این سازمان بررسی و منصفانه پیگیری فرمایید.
با آرزوی توفیق الهی-جمعی ازکارکنان ثبت احوال
همانطوری که استحضار دارید سازمان ثبت احوال زیر مجموعه وزارت کشور بوده و همیشه در همه مسایل انتخاباتی و ارائه آمارهای حیاتی و... به عنوان یک سازمان حاکمیتی و پیشرو نقش و وظیفه خود را به خوبی ایفا نموده است و درحرکت کشور به طرف دولت الکترونیک با طرح ایده کارت شناسایی ملی و اجرای آن ، تشکیل پایگاه جامع اطلاعات جمعیتی وحرکت متوازن و متناسب طبق برنامه پنجم توسعه، نقش قابل تحسینی در توسعه مکانیزه کشور داشته، به طوریکه الان اطلاعات ارزشمندی را به سایر مراجع قانونی عرضه می کند که توانمندی دستگاههای مسئول درعرصه های آماری و اقتصادی و حتی امنیتی را چند برابر کرده است. ولی متاسفانه این سازمان از حیث امکانات سخت افزاری و اعتبارات و حقوق و مزایا، نه تنها جزو عقب مانده ترین در بین سایر سازمانها ، حتی درمقایسه با سایر زیرمجموعه وزارت کشور می باشد و همیشه به عنوان فرزند ناتنی آن وزارت بوده به طوری که در افزایش حقوق و مزایا در سالهای گذشته برای پرسنل وزارت کشور (موضوع 20درصد) مشمول این سازمان نشده است. این در حالی است که رییس محترم سازمان از این افزایش برخوردار ولی زیر مجموعه اش محروم شده است! متاسفانه پیگیری های ما ازسال 90 نتیجه نداده است و با وجود پیگیری مداوم توسط کارکنان ثبت احوال و پیگیری های مکرر ما از نمایندگان مجلس گرفته، تا وزارت کشور و ریاست محترم جمهوری و... نتیجه نداده و پاسخی قانع کننده دریافت نشده است. ظاهراً فقط دادگاه لاهه مانده که آنجا طرح شکایت کنیم!
مستحضرید که بعضی از سازمانهایی که زمانی حقوق و مزایا یشان درحد ما و یا کمتر از سازمان ما بود، الان با پیگیری و فشار مدیران شان و اخذ مجوز درسنوات قبل، سه برابرکارمندان ثبت احوال حقوق می گیرند.غیرازبسته های حمایتی دیگرکه ذکرش دراین مقال نمی گنجد، حتی با وجود قانون مدیریت خدمات کشوری ضمن نفوذدر مراکز بالا و پیگیری و رایزنی های ممتد و با اخذ مجوز های خاص موفق می شوند حقوق کارکنان خود را تا چندین برابر افزایش دهندکه شاهد زنده آن سازمانهایی مثل ثبت اسناد، نظام پزشکی، بیمه خدمات درمانی و تا حدودی آموزش وپرورش و... که مقایسه احکام ثبت احوال با آنهادر سالهای گذشته و مقایسه آن با زمان حال بیانگرصحت این واقعیت تلخ واین تبعیض در بین خانواده دولت می باشد.جدای از شرکتهای دولتی که حقوق چند میلیونی ازطریق ارائه خدمات به مردم اخذ نموده وبه کارکنان اختصاص می دهند!!
بااین حال مسئولین سازمان ما گویا نه به خواب زمستانی، بلکه به خواب ابدی فرو رفته اند و حرکتی دراین راستا به خود راه نمی دهند. در حالی که هزینه یک خانوار4 نفره در کلان شهرها بیش از3 میلیون تومان می باشد ، امثال ما با24 سال خدمت درثبت احوال با مدرک لیسانس در کلان شهری مانند تبریز کمتر ازیک ونیم میلیون دریافتی داریم. لازم نیست برای اثبات این مدعا به جای دور برویم کافی است لیست حقوق ماهانه همه سازمانها و نهاد هارا که در وزارت امور اقتصادی و دارایی بطور منظم وشفاف وجوددارد نظری بیندازید.آن وقت صحت ادعای امثال ما اثبات می گردد.قصد ما زیاده خواهی ویا ادعای واهی نیست و به مسایل و مشکلات دولت محترم و محدودیت های موجود در بودجه وکاهش قیمت نفت و... واقفیم. آنچه ما را عذاب می دهد وجود تبعیض در بین کارکنان دولت در پرداختها می باشدکه به رغم اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری و با وجود خدمات یکسان و اینکه همه کارکنان یک دولتند، این فاصله نه تنها کم نشده بلکه درحال افزایش هم است و دراین آشفته بازار،سازمان های ضعیفی مانند ما آسیب می بیند.معتقدیم اگر بودجه نیست برای همه نباشد و اگر قراراست در زیریک سقف تحمل ناملایمات بکنیم،چرا همه نه ! زمان کار و تلاش و انتخابات همه از اهمیت ونقش والای این سازمان دراجرای بهینه امور صحبت می نمایند ولی درزمان قدردانی ازاین همه تلاشها صندلی آخر نصیبمان می گردد. آنچه که قابل هضم و فهم نیست ادامه این تبعیضات ناروا درون خانواده دولت وبخصوص وزارت کشور می باشد.ما واقعاٌ درزیر این فشارها وتبعیضات بریده ایم وکسی هم پاسخگو نیست.جایی غیر از رسانه نداریم تا مطالبات خود را پیگیری کنیم .امیدواریم جنابعالی به عنوان مسئول و مقام ارشد این سازمان بررسی و منصفانه پیگیری فرمایید.
با آرزوی توفیق الهی-جمعی ازکارکنان ثبت احوال
واقعا درسته کارمندان ثبت احوال واقعا مظلومند وبسیار مشکلات دارند